.
سلام 50
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« خار مغیلان »
.
میتوانید کنـون، آه جگر سوز دلم، گوش کنید
.
یا جگرسوخته ای،همچو مرا،پاک فراموش کنید
.
میتوانید براین دل بزنید،زخـم دگر،همچو نگار
.
همچنان سنـگ دلان،دیگ غمم، جوش کنید
.
میتوانید به سوز دگری، سینه ی من، چاک دهید
.
یا کـه در سـاغر غم، خون دلـم، نـوش کنید
.
تا توانید برآن، مرهمی از مهـر زنید،ای یاران
.
و دگر باره مرا،سالم و سرزنده و،مدهوش کنید
.
تیر مـژگان شما، لشـگری از، خار مغیلان دارد
.
جسم بیمار مرا، تیره ز تیر، رنگ سیه پوش کنید
.
ای همه دوش کشان، گیسوی چون، چوبه ی دار
.
لطف فرمـوده فقـط ، چوبه ی دار، دوش کنید
.
عمـر ما، این همـه در حسـرتتان ، گشت تمام
.
همچوخورشید، درخشـان شده، خودجوش کنید
.
دل اگر سـر به ره و،گوشه نشیـن شد،نه عجب
.
که غم هجرشما،کرده چنین،حرف مرا گوش کنید
.
-----------------------------------------
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
.
.
سلام 49
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
.
« قلب خسته گان »
.
اگـر ز قلب خستـه گان، دمی رخت نهان شود
.
ز دوری نگـاه تـو، به دیـده خون روان شود
.
اگر غمـت ز دل رود، زمـانـه زیـر و رو شود
.
به هجـر سـرو قـامتت، سپهـر در فغـان شود
.
بیـا کـه موسم گل است، زمین به زیر سنبل است
.
تـو گر به جمع مـا شوی، جهان مـا جوان شود
.
زننـد به بـوستـان گل ، هـزار نغمـه بلبلان
.
تونغمه سازعاشقان،بزن که ساز نغمه خوان شود
.
نسیـم عطـر بوی تـو، به خفته گان رمـق دهد
.
تویـی که گَـرد مقـدمت،امیـد جـاودان شود
.
دو دیـده ام به خاک ره، نشانـده ام به راه تو
.
کـدام راه میـروی، کـه قبلـه سوی آن شود
.
هـزار جان اگـر کنم، فـدای ناز و عشـوه ات
.
هـزار جلوه می کنی،کـه جلوه گاه جـان شود
.
بکُش مرا، فنـا بکُن، به شعلـه های عشـق خود
.
که سـوزش نگـاه تـو، حـدیث عاشقـان شود
.
نبـودم و نمیشوم چـون تو درخشـان به غمش
.
بـه او بگویم این حدیث، کـه نَقل عارفان شود
.
-----------------------------------------
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
.
.
.
..
.
سلام 48
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« سـفاک »
.
هـرگـز بـه جـهان، مـثل تـو ای خاک نبود
.
سفاک و ستیـزه جـو چون تـو خـطر ناک نبود
.
آن لحظه که از خـون جوانان شده بودی رنگین
.
دریـاچـه احـمر، چـو تــو نمـناک نـبود
.
وقتی که به حرص زلزله مردم خود میخوردی
.
خـون خـوارجـهان، ایـن هـمه سـفاک نبود
.
از خـون جـوانـان وطـن لالـه کـه روئـید
.
عـمرت ســپری گشـت و چنـین پـاک نـبود
.
هـر کـس بـه طـریـقی بـه تو می کرد نگه
.
حـقا بـه جـهان، چـون تـوی شـکاک نـبود
.
دیـدی کـه چـه خـونی ز دلـم جـاری بود
.
هـرگـز کـه دلی چـون دل مـن چاک نبود
.
روزی که درخشـان مرا می بردی یـادت هست
.
در حـرص و طـمع، مـثل تـو ای خاک نبود
.
-----------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
.
سلام 47
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« خاموش شدی »
.
((مادرم با تـو چـه گفتند کـه خاموش شدی))
.
((کـه بـه ناهید فلک همسر و همدوش شدی))
.
((تو که آتشـکده ی مــهر و محـبت بـودی))
.
((چه بـلا رفت کـه خاکسـتر و خاموش شدی))
.
گفته بودنند که بودی، باغبـان همه گلهای بـهار
.
چـه شـد آن باغ که با خاک هم آغوش شدی
.
بـعد تـو شـادی مـا رفـت ز دست ای مادر
.
آن هـمه عشـق چـه شد از چه فراموش شدی
.
تـو کـه دائـم بـه لبت غنـچه ی لبخندی بود
.
ز چـه رو گـل به لبت مُـرد و کفـن پوش شدی
.
بـعد مـرگت هیـچکس در دل مـا جـای نکرد
.
ای بـلا دیـده ی غم، با که تـو هم جوش شدی
.
خبـر از غیب رسیـده است بـه شمـا شایـد باز
.
کـه چنـین عاشـق و سرگشته و بیهوش شدی
.
چـه کسی شاخه ی زیتـون، به تو می کرد عطا
.
که درخشـان شدی و سرخوش و مدهوش شدی
.
-----------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
..
.
سلام 46
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« حسرت دیدار »
.
مـن چه گویم کـه دلـم حسرت دیدار تو دارد
.
می چکد خون ز تنم، واین جگرم خار تو دارد
.
عقل و دیـن رفت ز دست هیچ کسی درک نکرد
.
کیسـت چون مـن که دلش مـاتم افکار تو دارد
.
دل اگـر این دل تنهای مـن است دلخوش باش
.
در میـان جمع هـم، فکر تـو، پندار تـو دارد
.
((اینکه محبوب همه خلق خدایی،بخدا کُشت مرا))
.
بنـگر ایـن چشـم ترم، مـاتم کِـردار تو دارد
.
ای نگـاه تـو در ایـن جـان و دلم جـا مانده
.
دل مـن مِـهر تـو و، عُقـده ی گفتـار تو دارد
.
آنـکه دائم به تـو می کرد نگه یـادت هسـت
.
ذهنـش آشـفته گی محَـرم اَسـرار تـو دارد
.
صحبـت ازرفتـن و بیـهوده دویـدن کـه نبود
.
لب مـن چشم بـر آن بوسـه ی تَب دار تو دارد
.
یـار می گفت درخشـان همـه در فـکر تـو بود
.
خـود او نیـز بـه دل حسـرت دیـدار تو دارد
.
-----------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.