( سیمرغ عاشق )   -----------------------------------------------(  Simorgh ashegh )
( سیمرغ عاشق )   -----------------------------------------------(  Simorgh ashegh )

( سیمرغ عاشق ) -----------------------------------------------( Simorgh ashegh )

خاطرات بابا قاسم

سلام شصت

.


سلام 60

 

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

    

.

باران بابا

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید

 

.

.

«  ماهی قرمز  »

.

قطره اشـکی، ز دل ابـر، بر این خاک چکید

.

بوی نمناکی خاک، تا دل افلاک کشـید

.

باغبانی که در آن باغچه ها، گُل میکاشت

.

دسته ای از گـل نرگـس ز همـان باغچه چید

.

کودکان در همه جا شـور و شعف میکردند

.

داد و فریاد زدنند، بچه ی گنجشـک پرید

.

سقف باران زده ی، کاه گلی کلبه ما

.

یادگاریسـت که از جد پدر، ارث رسـید

.

کله شیر لب حوض، دیده به ماهیها داشت

.

ماهی قرمز ما، شرشر آب از دهن شیر شنید

.

پسـر کوچک همسایه ی ما، خنده کنان میآمد

.

چون ز بقال سر کوچه، یکی توپ خرید

.

ظهر گشته اسـت و دلم، فکر غذا می غرد

.

مادرم بر سر دیگ، قاشقی از دیگ چشـید

.

بی خبر از همه جا، کنج حیاط تنها بود

.

                                   آن درخشان که بجز صورت یار،هیچ ندید

.

                              ---------------------------------------------- 

              

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

هر غزل نظر دهید  

. 

برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر

.

دیدن فرمایید

.

http://babaghasem.blogsky.com

 

  .

سلام پنجاه و نه

.

.

..

.

سلام ۵۹

 

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

    

. 

باران بابا

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید

.

.

«  گُل عناب  »

.

شب گشـته و این دل ز چـه رو، خواب ندارد

.

وز دوری روی تو، چه سان تـاب ندارد

.

ای کاش تو هم، به آسمان می دیدی

.

شب، بی مه روی تو، که مهتاب ندارد

.

از شیون و درد و گفتگو، حنجره افروخته ام

.

بر درد گلویم اثری، این گُل عناب ندارد

.

زاین غم، جگری خون شده دارم، همه دانند

.

خونابه فرو ریزد و دل هم، غم خوناب ندارد

.

هجرت چه به گویم، که چنان آتشیم کرد

.

کان سردی دلچسـب، به سرداب ندارد

.

پنهان ز پی یار نگردید و، نه پرسـید نشانش

.

غیبسـت، که بر خاک زمین هم، اثر آب ندارد

.

گویید درخشان، تو از آن خانه مرنجی

.

غیر تو ندیدیم، کسـی مهر برآن باب ندارد

 .

                       --------------------------------------------------- 

              

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

هر غزل نظر دهید  

. 

برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر

.

دیدن فرمایید

.

http://babaghasem.blogsky.com

 

  

.

سلام پنجاه و هشت

.

.

.

سلام ۵۸

 

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

    

.

باران بابا

.

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید

.

.

« حباب »

.

تا تو سوال میکنی، من به جواب دل خوشم

.

گر تو تعارفم کنی، من به شـراب دل خوشم

.

می زده ام ز جام تو، مسـتم و گیج میروم

.

وزان خمار چشـم تـو، چنین خراب دل خوشم

.

ز هجر تو شکسته من، زین همه جور خسته من

.

به عشـق تو چنان اسیر، که بر طناب دل خوشم

.

بارش اشک من مدام، به دشت سینه میچکید

.

سـیل فرو نشسـته و، به قطره آب دل خوشم

.

جلوه به خود نمیدهی، صـدای ما نمیزنی

.

گرکه به ننگم بکِشـی، به ناصـواب دل خوشم

.

ناز به دیگـران کنی، عشـوه، به این وآن کنی

.

می کُشیم به این عذاب، بر این عذاب دل خوشم

.

من صدفی شکسـته ام، به ساحلی نشسـته ام

.

دُر درخشـان صدف، من به حباب دل خوشم

.

----------------------------------------------- 

              

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

هر غزل نظر دهید  

. 

برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر

.

دیدن فرمایید

.

http://babaghasem.blogsky.com

 

  

سلام پنجاه و هفت

.

.



سلام ۵۷

 

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

    .

.

باران بابا

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید

                   

.

« عیب پوشی بنما »

.

ماه روی، تکیه برآن چهره ی زیبای مزن

.

هر دل افتاده زمین، با لگـدش پای مزن

.

تو که سر منشاء خیر و بَرکاتی همه جا

.

گردن خون جگـران، از گلو و نای مزن

.

اگر او کرد خیانت به تو، بخشـش فرمای

.

همه را بوالهوسی، چوب به همتای مزن

.

کار ما پیش شما خورده گره، ای ارباب

.

پوشه پرتاب مکن، وعده به فردای مزن

.

مشگلاتیسـت دل و حل همه پیش شماست

.

گره کور بر این ، ساده معمای مزن

.

آنقَدر نیسـت مرا عیب، که گویند همه جا

.

عیب پوشی بنما، جار به هر جای مزن

.

ای درخشان تو که خود مهر نگاری داری

.

نه شکن قلب و، به ما تهمت بیجای مزن

.

                       --------------------------------------------------- 

              

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

هر غزل نظر دهید  

. 

برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر

.

دیدن فرمایید

.

http://babaghasem.blogsky.com

 

  

.

.

سلام پنجاه و شش

.

.

.

سلام ۵۶

 

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

    

.

باران بابا

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید

.

 

.                  

« نوروز »

.

نازنینی چو تو را، من چه بگویم، که خوش آید

.

چه کسی جز تو تواند ؟ در دولت به گشاید

.

روز نو آمد و نوروز، به هر خانه در آمد

.

رخ زیبای تو شاید، روز نو را به نماید

.

سبزه و غنچه ی گلها، شده پیدا به گلسـتان

.

چشم شهلای تـو،هوش از سر آدم به رباید

.

بوی گلهـای گلسـتان همه ی شهرگرفته است

.

همچو بوی تو کجا رخنه کند، هیچ نه شاید

.

بلبلان، نغمه ی پر شور به گل ها به سرایند

.

با تو دل شاد و غزل خوان،بی تو اینگونه نپاید

.

می رسد فصـل بهار و، همه گل ها ز پی او

.

هیچ فصلی، چو تو گل، هیچ نه زاید

.

ای درخشان،شکر ایزد، که بهارت شده پیدا

.

ورنه این کِلک، نه باید، ز بهاران بسر اید 

.

                                --------------------------------------------------- 

              

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

 هر غزل نظر دهید

. 

برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر

.

دیدن فرمایید

.

http://babaghasem.blogsky.com