.
.
.
سلام عیدانه
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
(( خیلی دوستتون دارم و عید را ))
.
(( به همگیتون تبریک میگم ))
.
(( نوروزتون خوش ))
.
..
« نوروز »
.
نازنینی چو تو را،من چه بگویم،که خوش آید
چه کسی جز تو تواند ؟ در دولت به گشاید
.
روز نو آمد و نوروز، به این خانه در آمد
.
رخ زیبای تو شاید، روز نو را به نماید
.
سبزه و غنچه ی گلها، شده پیدا به گلسـتان
.
چشم شهلای تـو،هوش از سر آدم به رباید
.
بوی گلهـای گلسـتان همه ی شهرگرفته است
.
همچو بوی تو کجا رخنه کند، هیچ نه شاید
.
بلبلان، نغمه ی پر شور به گل ها به سرایند
.
با تو دل شاد و غزل خوان،بی تو اینگونه نپاید
.
می رسد فصـل بهار و، همه گل ها ز پی او
.
هیچ فصلی ، چو تو گل ، هیچ نه زاید
.
ای درخشان،شکر ایزد، که بهارت شده پیدا
.
ورنه این کِلک، نه باید، ز بهاران بسراید
.
---------------------------------------------------
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر
.
دیدن فرمایید
.