.
.
.
سلام 75
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« حادثه »
.
دل به کسی داده دلم،که بعد من زاده شده
.
دلبر نازنین من چرا،به دیگری داده شده
.
هرچه بلا ز آسمان،به این زمین فرو رسد
.
همیشه پیش پای من،یکسره افتاده شده
.
دو دیده خون فشانده ام،ز هجر روی یار خود
.
نگاه چشم مست وی،برای من باده شده
.
روز خوشی اگر که من،بچشم خویش دیده ام
.
ز بعد آن چگونه حادثه،برایم آماده شده
.
کوچه زندگی چه وقت،ساده و صاف میشود
.
در این مسیر بخت من،چه سنگ ایستاده شده
.
دلاوران شیـرمرد،چو بشنوند حدیث من
.
دسته بدسته تک به تک،بسان یک ماده شده
.
رهم همیشه تار بود،بسوی کوی یار خویش
.
ره عبور آن رقیب،چگونه یک جاده شده
.
گرچه درخشان نشود،بخت من سیاه بخت
.
شب همه شب زهجراو،غمش چوهمزاده شده
.
----------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر
.
دیدن فرمایید
.
.