.
سلام 70
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« دیوانه دل من »
.
دیشـب کـه ز چشـمان تـو من خواب نرفتم
.
رفتـم به ملاقات خـدا، با دل اصحـاب نرفتم
.
مـن از تـو شـدم تشـنه تـرین مـردم دنیـا
.
لـب تشنـه، لـب آبـم و، سیــرآب نرفتم
.
از ذات وجـودت همــه را سیـر نمـودی
.
یـک وعـده بـه تـو، تـا لب تــالاب نرفتم
.
گفتنـد کـه یـاران همـه، بی مهر و وفایـی
.
دورم ز تـو و، حیـف کـه بشـتاب نـرفتـم
.
مـن عیـش دو عـالم بـه نـگاه تـو بـدادم
.
عالم ز کفم رفت، ولی مسجد و محراب نرفتم
.
دیوانه دل من که ترا دید و جوانی ز تو آموخت
.
ویرانی دل دیدم و، دیدی کـه به سیلاب نرفتم
.
تـا کی بکنـی ظلـم، پریشـان شـده گیـسو
.
همتـای دو زلفت ستمـم کردی و از تاب نرفتم
.
با یاد توهرصبح درخشان،که من ازخواب پریدم
.
تـا شام بجز فکر تو ای مـاه، به مهتاب نرفتم
.
---------------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر
.
دیدن فرمایید
.
.