سلام شصت و هفت
.
سلام 67
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
.
« رویین بدنم »
.
میکنی زلف پریشان، که پریشان بکنی جان و دلم
.
لیک شرمنده منم گر نشود صید، در این دام دلم
.
میزنی تیردو چشمـان ، که خـورد بر دل و جان
.
گشتـه رویین بدنـم، زان که نه گشـت رام دلم
.
چون شما رام کنید و، دل من وحشت زندان دارد
.
چه کنم شعبـده باز، گر نشود دستی و آرام دلم
.
ای پری روی که استاد همه، در ره عشقید بگوی
.
ز چـه نتوان تـو به یک حیـله، دهی کـام دلم
.
مـن به درگاه همه بتکـده ها، قصد مناجات کنم
.
گر بـرآورده کنی، شرح همه، مقصد ناکام دلم
.
.گشته ای شهره به شهر، زین همه تن نازی خـود
.
نازنینـا چه نمودی که شدی، عامل بدنـام دلم
.
نتـوان گفت درخشـان شـده ای، در همـه کار
.
تـا چنین فخـر کنـی، بر مـن و فرجـام دلـم
.
--------------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر
.
دیدن فرمایید
.
.
