( سیمرغ عاشق )   -----------------------------------------------(  Simorgh ashegh )
( سیمرغ عاشق )   -----------------------------------------------(  Simorgh ashegh )

( سیمرغ عاشق ) -----------------------------------------------( Simorgh ashegh )

خاطرات بابا قاسم

سلام ده

.

...

سلام 10

.

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

       

.

باران بابا

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید 

 

.

« دشمنانت کور باد »                 

.

چلچراغ سَرسَرای خانه ات، پُر نور باد

.

چشــم کـوتـه بیـن،کــل دشـمنانت،کور باد

.

هر که میخواهد،تو در،هجر و،فغان باشی دمی

.

دائماً، او از تمام، خاندانش، دور باد

.

زندگی را، شور و شادی،می نماید چون بهار

.

هر زمسـتان،شور و شادی و،نشاطت جور باد

.

گر چه انسان را،زمانی غم، به عصیان میکشد

.

شادی،ایام عمرت، نـزد حق، ممهور باد

.

بی نمک بودن، سـزای، دشـمنانت می شـود

.

دست هایت،با نمک،هـر لحظه ات،پر شور باد

.

آید آنروزی،که گردی،شهره، درآفاق شهر

.

نام تو،در کهکشان و،ایـن زمیـن،مشـهور باد

.

در میان باغ و بُستان،سرفرازی میکنی مانند سرو

.

همتت همواره، ای آرام جان، منصـور باد

.

ای درخشان بارها،خشنودیت،دیدی به چشم

.

پس دعا کن،بعد ازین، این زندگی،مسرور باد

.

-----------------------------------------

                                              

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

 هر غزل نظر دهید

.   

سلام نه

.

.

.سلام 9

..

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

          

. .

        باران بابا    

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید 

.

.

« چه آسان رفتی »             

.

ما پریشان،پریشانی،آن زلف، پریشان توییم

.

واله و،عاشق و،سرمست و،غزلخوان توییم

.

گرچه پیریم و خمیده،زغم و جور فلک،لیکن باز

.

بین که مشتاقِ صف،اول این،خیل جوانان توییم

.

چشم هایت همه را،چشم نوازی دارد،ای گل صبح

.

خوش نظرکن،که گرفتار و اسیریم و،به زندان توییم

.

طالع بخت چنین بوده،که در وقت کهولت،ما هم

.

مرغکی شاخه نشـین، در دل، بستان توییم

.

تو هـمان صبح فرح بخش،امیدی که ترا می جستیم

.

گر که دوریم کنون از تو،ولی درغم پنهان توییم

.

تو چقدر سخت نمایان شدی و،وه که چه آسان رفتی

.

ما که بیچاره هنوز،در پی آن،غصه یِ هجران توییم

.

ماه من چهره برون آر، پس این همه اَبر و، به نما

.

نیم قرنی بـه تمنای، نگه کردن، چشمان توییم

.

گو درخشان بخت برگشت ز تو،پیش کسی مُویه مکن

.

ما پـریشان، پـریشانی، آن زلف، پریشان توییم

.

---------------------------------------------

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

 هر غزل نظر دهید

.   

سلام هشت

.

.

سلام 8

..

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

          

. .

        باران بابا    

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید 

 

.

« لاله ی آسمانی »                        

.

با تو هر آرزویی نمودم،آرزویم به هستی ثمر داشت

.

بی تو غمهای قلبم عزیزم،شب بشب جلوه ی تازه تر داشت

.

بی تو ای نازنین،نا شکیبم، چهره ای جز تو را چون ببینم

.

با تواین زندگی شربتی بود،کز خوشیها برایم خبر داشت

.

با تو ای لاله ی آسمانی،رنگ و بوی جوانی روان بود

.

بی توگل هم به دنیای غربت،بهر قلبم همه شور و شرداشت

.

با تو من شاد وخندان وسرمست،بهترین دورعمرم گذر کرد

.

بی تو تنهای تنها نشستم،گوشه ی عزلتم،بس ضرر داشت

.

با تو بیرنگ همه آب جاری،پاک و بی بو و بس دلنشین بود

.

بی تو من گوچه باید بگویم،اشک چشمم چورنگ دگرداشت

.

با تو و آسمان و سپهرش،این دل و قلب من را صفا بود

.

بی توچرخم نگون گشته اکنون،تیغ طالع به بختم اثرداشت

.

با تو دیدم همه عشق و مستی،روزگار مردمش مهربان بود

.

بی تو این قلب من را شکستن،زندگی رنگ ضد بشر داشت

.

بی تو من چون درخشان نگشتم،ای امید دو چشم براهم

.

با توشاید که خورشید بختم،بر من بی نشان یک نظر داشت

.

-----------------------------------------

.

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

 هر غزل نظر دهید   

.

سلام هفت

.

.

سلام 7

..

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

          

. .

        باران بابا    

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید 

.

.

«  لعبت »        

.

عاقبت موسم،آن لحظه ی دیدار رسید

.

فصـل دیـدار، رخ یار، وفادار رسید

.

تا نمایدهمه جا را، ز قدومش سرسبز

.

اینک آن، ماه زمان، دلبر قدار رسید

 .

لعبتی حوروش و،سرخ لب و،نازک میان

.

سـرو قد، بالا بلند، ماه جهاندار رسید

.

 ایهالناس، بیایید که این، دختر گل

.

در لباس و،کسوت مردم عیار،رسید

.

 این همه،صف زده اند مردم مشتاق،نگر

.

تا خبر، ز آمدن، آن گل دلدار رسید

.

 قلب نرم و،شوخ و شنگ و،گرم گوی

.

رخ مپوشان،که همان،یارکماندار رسید

.

 ای فلک،خلق جهان، یاوه بسی میگویند

.

شرمشان باد، که آن، راز نگهدار رسید

.

 یارب آن،ماه درخشان،که به من آوردی

.

خـود نگهدار، که اخبار زیاندار رسید

.

-----------------------------------------

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

 هر غزل نظر دهید   

.

سلام شش

.

..

سلام 6

..

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

          

. .

        باران بابا    

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید 

.

.

« عمداً نمیخوای »       

.

عمداً نمیـخوای منو تو داغون بکنی اما نکن

.

یا اینـکه بخوای منو پریشـون بکنی اما نکن

.

من هر جوری رفتار بکنم پیش شما محکومـم

.

حتماً میتونی سینه مو پُرخـون بکنی اما نکن

.

ایـن خـونـه خراب دلِ چـون آئینه ام رو

.

بازیچـه ی آشـکار و پنـهون بکنی اما نکن

.

من در بـه در و خـونه بـدوشـم میتونی تو

.

بی خونه تر و بی سـر و سامون بکنی اما نکن

.

جونم بـه فدات مـن می دونم تو مهربونی

.

با قهر میتونی من و چو مجنون بکنی اما نکن

.

راسـتش را بگـم تـو ظـالم و دلـم اسیرت

.

عمداً نمیخوای منو تو خندون بکنی اما نکن

.

هرطوری میشه شـفای بیمارو مریضت را بده

.

شـایدکه نخوای مریضو درمون بکنی اما نکن

.

بیچـاره درخشـان که هنـوزم چشم بـراهه

.

عمداً نمیخوای که اونو مهمان بکنی اما نکن

.

-----------------------------------------

                      

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

 هر غزل نظر دهید  

.