.
.
سلام ۵۲.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس، اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
« دیده بودی »
.
دیده بـودی که پریشانم و در کار خودم حیرانم
.
راه گـم کرده و کج رفته ام و سوخته ای ویرانم
.
دیـده بـودی که چه سان غم به دلم حمله نمود
.
مـن چــنان خـار و خسم، ریشه ندارد جانم
.
دیـده بودی کـه اسیر غـم ایام تـو، تنها گشته
.
بـی کسـی کشـت مرا، شـعله وری سـوزانم
.
دیـده بـودی کـه سحرگاه چه کرد مرغ سحر
.
ناله ها کـرد بـه اقبال من و، سستی این بنیانـم
.
دیـده بـودی بـبرند شعر من بی دل و جان
.
غـیرآن دسـته که پوچند و ندانند که من انسانم
.
دیـده بـودی که دگر نیست دلم سرکش و مست
.
هـمه ی عشـق و وجـودم شده است پـیمانم
.
دیـده بـودی کـه روم چون که نشاید ماندن
.
مـن چـو سـیلم کـه چنین اشک دهد چشمانم
.
پـس بدان تا کـه درخشـان ز تـو نومیـد نشد
.
دایم ایـن گفت به مـن،هست بـه او ایمانـم
.
-----------------------------------------
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
برای دیدن رباعیات بابا قاسم میتوانید از وبلاگ زیر
.
دیدن فرمایید
.
.
..