.
..
سلام 23
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
. « مرا با درد درمانست »
.
مــرا از درد تـرسـی نیـست، مـی دانــی
.
کـه عشـقی سینـه سـوزم هـست و پنـهانـی
.
بـرو زاهــد، نصیـحت بـر جوانان کـن
.
چنـین گـوشی کـه مـن دارم نگیرد هیچ فرمانی
.
اگـر از درد می سـوزم مـرا بـا درد درمانست
.
بسـوزانیدم از عشـقش کـه در من نیست ایمانی
.
شمـا خاکـسترم گـر مـیدهید بـر باد، بادا باد
.
دلم از عشـق جانسوزش نمی جوید پشیمانی
.
بگوئید ابر برخیزد، به بینید باد بر گردد
.
نگارین یار مَدهوشم گرفته رنگ همخوانی
.
مرا اندازه ی عـمرم همین چند روزه خود باقیست
.
نمیدانندکه عمری سرکشی کردم به اَشکال فراوانی
.
بگو با خار و خاشاکان، بگو با مردم پاکان
.
نگیرند بعد مرگ من،برایم فاتحه خوانی
.
چه اندیشه به سرداری تـو که زیر و زبَر دانی
.
که می بردن درخشان را به جرم حس انسانی
.
-----------------------------------------
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
هر غزل نظر دهید
.