.
...
سلام 12
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
« غم مرا دیوانه کرد »
.
ابـر بـاران زای چـشمانت مـرا ویــرانه کـرد
.
عـقل و احـساسم نـگون شـد غم مرا دیوانه کرد
.
حِـق حِـق گـریه امـانم را بُـرید ، ای دخـترک
.
چشم خیست بس که بارید، سیل در کاشانه کرد
.
ایـن چـه زَهـری بود کاین نامردمی ها می نمود
.
وان چـه سَـمی روزگـار در سـاغر و پـیمانه کرد
.
آن زمـان کـه جـام مـی را بـا جفا کردن عجین
.
سـاقی آن جـام جـفا را، سـهم ایـن دُردانه کرد
.
یـارب ایـن دنـیا ز رنـگ و نامرادی پُرشده است
.
هـر چـه خـود آن بی وفا میکرد گفت بیگانه کرد
.
روزگـار سِرعـجیبی در ضـمیر و در نَهاد مـا نهاد
.
اشـکِ غم، سوزوفغان، درد نهانی در دل افسانه کرد
.
شـعله ی شـمع و نیازِ لحظه ی پـروازها را بنگرید
.
اشـتیاقی دل فروز و شـوق آتش در پـر پروانـه کرد
.
ای درخـشان جـز سـتم، دنیا بـه خوبان کی کند
.
بیش از ایـن اندیشه کن، چـون غـم مرا ویرانه کرد
.
-----------------------------------------
.
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.