( سیمرغ عاشق ) -----------------------------------------------( Simorgh ashegh )

خاطرات بابا قاسم

سلام شش

.

..

سلام 6

..

تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم

.

          

. .

        باران بابا    

.

سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .

لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید 

.

.

« عمداً نمیخوای »       

.

عمداً نمیـخوای منو تو داغون بکنی اما نکن

.

یا اینـکه بخوای منو پریشـون بکنی اما نکن

.

من هر جوری رفتار بکنم پیش شما محکومـم

.

حتماً میتونی سینه مو پُرخـون بکنی اما نکن

.

ایـن خـونـه خراب دلِ چـون آئینه ام رو

.

بازیچـه ی آشـکار و پنـهون بکنی اما نکن

.

من در بـه در و خـونه بـدوشـم میتونی تو

.

بی خونه تر و بی سـر و سامون بکنی اما نکن

.

جونم بـه فدات مـن می دونم تو مهربونی

.

با قهر میتونی من و چو مجنون بکنی اما نکن

.

راسـتش را بگـم تـو ظـالم و دلـم اسیرت

.

عمداً نمیخوای منو تو خندون بکنی اما نکن

.

هرطوری میشه شـفای بیمارو مریضت را بده

.

شـایدکه نخوای مریضو درمون بکنی اما نکن

.

بیچـاره درخشـان که هنـوزم چشم بـراهه

.

عمداً نمیخوای که اونو مهمان بکنی اما نکن

.

-----------------------------------------

                      

خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت 

 


.

لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای

.

 هر غزل نظر دهید  

.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.