.
.
سلام 1
.
تا جوابم را به گرمی نشنوم، دایم سلامت میکنم
.
~
.
باران بابا
.
سلام ، من بارانم و سعی می کنم از این پس, اشعار پدر بزرگم ، قاسم درخشان مهر متخلص به درخشان را با شما به اشتراک بگذارم . ضمنا برای شنیدن غزل با صدای بابا قاسم روی قلب سبز کلیک نمایید .
لطفا در صورت استفاده از غزلها اسم و آدرس را حتما ذکر فرمایید
.
.
« نبودی »
.
نبـودی آرزوی دیدنت بـود
.
تو گل بودی هوای چیدنت بود
.
ازآن وقتی که تو رفتی ز پیشم
.
مرا از دیدگان باریدنت بـود
.
دلم در سینه ی من شور می زد
.
که شادی درهمه خندیدنت بود
.
تو هـرجایی که رفتی با صفا شد
.
نگاه آخرین را دیدنت بود
.
من از دردی هـراسم نیست اما
.
کلام واپسین بشنیدنت بود
.
نمیدانم چگونه سر شد آخر
.
به هر جایی مرا بوئیدنت بود
.
بنازم چرخش چرخ فلک را
.
که هر دم عشق را بوسیدنت بود
.
درخشانی که چشمش سو ندارد
.
نمیدانم چگونه،آرزویش دیدنت بود
.
-----------------------------------------
خدا باشد نگهدارت، که تنها اوست دادارت
.
لطفا پس از شنیدن و یا خواندن غزلها، در انتهای
.
هر غزل نظر دهید
.
بسیار عالی بود اقایه درخشان مهر
سلامت و پیروز باشید.
صدیق
سلام از اینکه وقت گذاشتید و نظر دادید ممنون و متشکرم ، موفق باشید